کد مطلب:50506 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

اصل تسهیل و تیسیر











تسهیل و تیسیر به معنای آسان كردن و سهل گردانیدن است،[1] و منظور از اصل تسهیل و تیسیر این است كه برنامه ها و اقدامات تربیتی باید اموری آسان و میسر باشد و مبتنی بر تكالیف شاق نباشد و راههایی در تربیت گشوده شود كه متربی با میل و رغبت در آن راهها گام زند. ملایمت و مدارا اصلی حاكم در همه ی اموری است كه نام تربیت بر خود دارد و آنچه مبتنی بر روشهای تكلف آور و خشونتبار باشد از حوزه ی تربیت بیرون است،

[صفحه 235]

چنانكه آیین دین بتمامه مبتنی بر تسهیل و تیسیر است و هیچ امر خلاف فطرت و تكلیف شاق و ما لا یطاق در آن راه ندارد.

(یرید الله بكم الیسر و لا یرید بكم العسر.)[2] .

خداوند برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد.

(و ما جعل علیكم فی الدین من حرج.)[3] .

و در دین بر شما سختی قرار نداده است.

این اصل از چنان جایگاهی در اندیشه و سیره ی امیرمومنان علی (ع) برخوردار است كه آن حضرت در فرمانی به كارگزاران گردآوری زكات نوشته است:

«انطلق علی تقوی الله وحده لا شریك له و لا تروعن مسلما و لا تجتازن علیه كارها و لا تاخذن منه اكثر من حق الله فی ماله، فاذا قدمت علی الحی فانزل بمائهم من غیر ان تخالط ابیاتهم، ثم امض الیهم بالسكینه و الوقار، حتی تقوم بینهم فتسلم علیهم و لا تخدج بالتحیه لهم، ثم تقول: عبادالله، ارسلنی الیكم ولی الله و خلیفته، لاخذ منكم حق الله فی اموالكم، فهل لله فی اموالكم من حق فتودوه الی ولیه. فان قال قائل: لا فلا تراجعه و ان انعم لك منعم فانطلق معه من غیر ان تخیفه او توعده او تعسفه او ترهقه، فخذ ما اعطاك من ذهب او فضه، فان كان له ماشیه او ابل فلا تدخلها الا باذنه، فان اكثرها له، فاذا اتیتها فلا تدخل علیها دخول متسلط علیه و لا عنیف به. و لا تنفرن بهیمه و لا تفزعنها و لا تسوءن صاحبها فیها و اصدع المال صدعین ثم خیره، فاذا اختار فلا تعرضن لما اختاره. ثم اصدع الباقی صدعین، ثم خیره، فاذا اختار فلا تعرضن لما اختاره. ثم اصدع الباقی صدعین، ثم خیره، فاذا اختار فلا تعرضن لما اختاره. فلا تزال كذلك حتی یبقی ما فیه وفاء لحق الله فی ماله، فاقبض حق الله منه. فان استقالك فاقله.»[4] .

با تقوا و احساس مسئولیت در برابر خداوند یگانه و بی همتا، حركت كن! مسلمانی را مترسان! و بر سرزمین او اگر راضی نباشد مران! و بیش از حق خدا از مال وی مستان! چون به قبیله رسی، بر سر آب آنان فرود آی و به

[صفحه 236]

خانه هایشان وارد مشو! پس آهسته و آرام به سوی ایشان برو، تا به میان آنان رسی، سلامشان كن و در اظهار تحیت كوتاهی مكن! سپس بگو: بندگان خدا، آیا در مالهای شما حقی هست تا آن را به ولی او بپردازید؟ اگر كسی گفت: نه! متعرض او مشو و اگر كسی گفت: آری! با او برو، بی آنكه او را بترسانی یا بیمش دهی، یا بر او سخت گیری یا كار را بر او سخت گردانی! آنچه از زر یا سیم به تو دهد، بگیر و اگر او را گاو و گوسفند و شترهاست، بی رخصت و اجازه ی او میان آنها مرو كه بیشتر آن رمه از آن اوست و آن گاه كه به رمه رسیدی، همچون كسی به میانشان مرو كه به رمه تسلط و چیرگی دارد یا در پی آن است كه آنها را بیازارد و چارپایان را از جای مگریزان و مترسان و با صاحب آن رمه در گرفتن حق خدا بدرفتاری مكن! پس مال را دو بخش كن و صاحب مال را مخیر گردان و هر بخش را برگزید، بپذیر و بر او خرده مگیر. پس، مانده را دو بخش كن و او را مخیر گردان و هر بخش را كه برداشت متعرض او مشو. پس پیوسته چنین كن تا آنچه از مال او باقی می آید، حق خدا را ادا كردن شاید. پس حق خدا را از او بگیر- و اگر گمان زیان كند- و خواهد آنچه را قسمت شده به هم زند، بپذیر.

اساس راه نمودن مردمان و هدایت كردن آنان بر امور فطری و به دور از سختگیری و درشتخویی است، زیرا جز بر مبنای تسهیل و تیسیر تربیت پذیری حاصل نمی شود و زیر پا گذاشتن این اصل نتیجه ای جز تربیت گریزی ندارد.


صفحه 235، 236.








  1. علی اكبر دهخدا، لغتنامه ی دهخدا، چاپ اول، سازمان لغتنامه ی دهخدا، 1352 -1325 ش. ذیل واژه های «تسهیل و تیسیر».
  2. قرآن، بقره: 185.
  3. قرآن، حج: 78.
  4. نهج البلاغه، نامه ی 25.